برای من همین خوبه بدونی بی تو نابودم

اگه جایی ازت گفتن بگم من عاشقش بودم

برای من همین خوبه که از هر کی تورو دیده

شبی صدبار می پرسم ازم چیزی نپرسیده؟

مرا یاد بگیر...! نه مثل جبر... نه مثل هندسه...! نه مثل ! 1منهای1که همیشه 0میشه

مرا یاد بگیر مثل نیمکت آخر...

زنگ آخر....

و دستانی که نام تو را...

مُدام روی چوب حک میکرد..

مرا یاد بگیر... !

گاهی آدم میماند بین بودن یا نبودن!

به رفتن که فکر میکنی.اتفاقی می افتد که منصرف می شوی...

میخواهی بمانی،رفتاری می بینی که انگار باید بروی!

این بلاتکلیفی خودش کلی جهنم است...

وقتی به اعتماد کسی تکیه گاه شدی....حق نداری زمینش بزنی...

وقتی از دوست داشتن کسی مطمئن نیستی حق نداری دستاشو بگیری که به دستات عادتش بدی...

وقتی کسی رو سهم خودت نمی دونی حق نداری پیچ و تاب بدنش رو زیر و رو کنی...

وقتی موندنی نیستی حق نداری از آینده های خوش باهاش حرف بزنی و براش رویا بسازی.

وقتی دلت به بودنش شک داره حق نداری بهش بگی عشقم.

وقتی همیشه دنبال یه حرفی،بحثی،سندی،بهانه ای که ترکش کنی حق نداری ادعای دوست داشتن کنی.

اگه همه این کارو کردی فارغ از جنسیت مردی...عشق،دوست داشتن...گرفتن دستی که نه گیر دیروز باشه

نه توی غصه فردا...

تمام تلاشش بخشیدن خوشی های امروز به تو باشه و ساختن بهتر فردا...

خواستم بگویم به جهنم که رفتی دیدم واژه ی بهتری هم وجود دارد . . .

به همین روزهای من که رفتی . . .

زمونه بدی شده !

حتی با افزودنی های غیرمجاز هم اعتباری به ماندگاری بعضی دوستی ها نیسـت . . . !

رفتنت را خیالى نیست

فقط مانده ام چگونه در چشمانى به آن زلالى

جا داده بودى آن همه دروغ را !

حواست هست؟

شهریور است...

کم کم فکر باد و باران باش...

شاید کسی تمام گریه هایش را برای پاییز گذاشته باشد.

آن روزها گنجشک را رنگ میکردند به جای قناری میفروختند

این روزها هوس را رنگ میکنند به جای عشق میفروشند

آن روزها مال باخته میشدی این روزها دل باخته

در جلسه امتحان عشق

من ماندم و یک برگه سفید!

یک دنیا حرف نا گفته

و یک بغل تنهایی و دلتنگی...

درد دل من در این کاغذ کوچک جا نمی شود!

در این سکوت بغض آلود

قطره کوچکی هوس سر سره بازی می کند!

و برگه سفیدم

عاشقانه قطره را به آغوش می کشد!

عشق تو نوشتنی نیست...

در برگه ام،کنار آن قطره

یک قلب کوچک می کشم!

وقت تمام است.

برگه ها بالا... .  .   .

زمـــــــــــان کشنـــــــــــــده تریــــــــــــــــــن خلقتــــــــــــــــــــ خداســـــــــــــــت...

که مـــــــــــــرا متولــــــــــــــــــد کــــــــــــــــرد

خوشــــــــــــــــی داد

و حالا...... .  .   .

غــــــــــــــــــــــــــــــــــــم داده اســــــــــــــــــــــت

جدائـــــــــــــــــــــــــــی داده اســـــــــــــــــــت

لذتـــــــــــــــــــــــ بودن را کشتـــــــــــــــــــــه اســـــــــــــــــــــــت

و خاطـــــــــــــــــــــــره را معنـــــــــــــــــــــا کرده اســــــــــــــــــت

زمـــــــــــان کشنــــــــــــده تریـــــــــــــــــن خلقتـــــــــــــــــــــ خداســــــــــــــــــت

                ♥نوشته هایم همه تقدیم تو که بودنت بودنم را نبودی کرد♥